-
Red in white 11
یکشنبه 7 بهمن 1397 22:27
سلام جیگرا خب تازه داره داستان شروع میشه خودتونو برای قسمت های هیجان انگیز آینده اماده کنید. قسمت یازدهم: بعد از یک هفته ی شلوغ و سخت کاری برای کیم هیچول پایان هفته یک فرصتی مناسب بود تا زمانی را به استراحت و تفریح اختصاص بدهد. و چه بهتر که میتوانست این روز را کنار نزدیک ترین و همینطور تنها دوستش بگذارند. هیچول دلش...
-
Red in white 10
سهشنبه 2 بهمن 1397 22:12
سلام جیگرا بفرمایید این قسمت رو بخونید قسمت دهم: هیچول حتی زمانی که پا به داخل ساختمان بزرگ اس ام گذاشت مطمئن نبود تصمیمی که گرفته درست است یا نه. ریووک به او گفته بود که اگر بتواند با چنین کمپانی بزرگی قرداد ببندد و مدل شان شود آینده ی درخشان و خوبی در انتظارش خواهد بود. طوری که دیگر لازم نبود برای گذراندن امورات...
-
Red in white 9
یکشنبه 30 دی 1397 22:25
سلام جیگرا قبل اینکه این قسمت رو بخونید لازمه یه کوچولو در مورد داستان براتون توضیح بدم. قرار بود فعلا لو ندم ولی دیدم اگه نگم نمیشه راستش این فیکشن قراره یه سه گانه باشه که هر فصل داستان مجزا از فصل های دیگه رو داره منتها با همون شخصیت ها. و داستان اصلی فیک اصلا این چیزی که نیست که تا حالا خوندید! تقریبا دو قسمت دیگه...
-
Red in white 8
یکشنبه 23 دی 1397 21:35
سلام جیگرا بفرمایید قسمت هشتم قسمت هشتم: و من بسان کرم ابریشم به انتظار پروانه شدن در پیله ام خفته ام اما سال هاست که رویای اسمان در سر دارم و گاه تنها گمانیست که می گوید ای کاش پروانه نشم اما مگر می شود همراه باران نرقصید همراه باد سفر نکرد همراه رود اواز نخواند برای من اغاز و پایانی وجود ندارد در وجود من زمان هیچ...
-
Red in white 7
دوشنبه 17 دی 1397 22:31
سلام جیگرا بفرمایید قسمت هفتم رو بخونید قسمت هفتم: چند ساعتی بود که از شروع کار گونهی میگذشت. هیچول روی صندلی نشسته بود و گونهی ماهرانه درحال کار کردن به روی صورتش بود. در ابتدا موهای هیچول را رنگ کرده بود و حالا آن موها شسته شده و خشک شده بود و گونهی میکاپ صورتش را شروع کرده بود. هیچول جرات نداشت که صورت خودش را در...
-
Red in white 6
پنجشنبه 13 دی 1397 22:05
سلام جیگرا بدون هیچ حرفی برید و این قسمت رو بخونید که داغ داغه! قسمت ششم: ریووک گفت- تو باید عوض بشی هیونگ! هیچول با تعجب پرسید- عوض بشم؟! ریووک هیجانزده گفت- آره هیونگ!... تو باید عوض بشی! هیچول که متوجه ی منظور او نشده بود گفت- من که متوجه ی منظورت نمیشم. -خیلی ساده ست!... تو باید ظاهرتو عوض کنی! -ظاهرمو... عوض...
-
Red in white 5
جمعه 7 دی 1397 22:41
سلام جیگرا قسمت پنجم این فیک رو همراه با پوستر جدیدش آوردم تیزرشم به زودی آماده میشه امیدوارم این قسمت راضی تون کنه بفرمایید ادامه قسمت پنجم: مقابل آینه ایستاد و با تردید نگاهی به تصویر خودش انداخت. یک شلوار جین نه چندان نو به رنگ آبی تیره به پا داشت و پیراهن سفیدی با پلیور خاکستری رنگ تیپ ش تکمیل میکرد. موهای ژولیده...
-
Angelenos and Narcissus 24
چهارشنبه 5 دی 1397 22:13
سلام جیگرا بلاخره بعد مدتها اپیدم بفرمایید برید بخونید قسمت بیست و چهارم: زیر آلاچیق زیبایی که ستون های مرمری سفیدش با گل های پیچک آبی تزیین شده بود سه مرد جوان به تخت های راحتی تکیه داده بودند و چند کنیز زیباروی در حال پذیرایی از آنها با شرا.ب سرخ و خوردنی های نایاب و خوشمزه بودند. کیوهیون جام طلایی اش را پایین آورد...
-
تک شات توکچول : ستاره ی دست نیافتنی ۱۸+
چهارشنبه 28 آذر 1397 19:37
سلام جیگرا امروز تولد یکی از ادمین های چنل توکچول و همینطور دوست گل بنده بودش پتالیک آنجلی که به دوستی باهاش افتخار میکنم دونسنگ خاص من که شش ساله با بودنش به عنوان یه هارد توکچول شیپر بهم انرژی داده به مناسبت تولدش براش یه تک شات نوشتم امیدوارم شماها هم از خوندنش لذت ببرید. نکته : این تک شات براساس یه فکت نوشته شده...
-
Red in white 4
یکشنبه 25 آذر 1397 22:20
سلام جیگرا تشریف ببرید این قسمت رو بخونید قسمت چهارم: آن روز عصر مثل تمام روزهای گذشته در آشپزخانه ی بزرگ رستوران به سختی مشغول کار بود. دست هایش به سرعت در حال شستن کوهی از ظرف های چرب بودند اما ذهن و فکرش تماما جای دیگری بود. کاری که دیروز کیبوم در سلف دانشگاه با او کرده بود و از او یک احمق ساخته بود مانند کابوس...
-
Red in white 3
چهارشنبه 21 آذر 1397 22:30
سلام جیگرا بفرمایید قسمت سوم این فیک رو بخونید قسمت سوم: تمام شجاعت ش رو به کار برد و تمام نیرویش را در پاهایش جمع کرد و به آنها نزدیک شد. کف دست و پیشانی اش عرق کرده بود و پاهایش می لرزید. قلبش مثل پرنده ای محبوس در قفس به شدت در سی.نه اش می تپید و به وضوح نفس نفس میزد... انگار که مسافتی طولانی رو دویده بود! با این...
-
Angelenos and Narcissus 23
دوشنبه 19 آذر 1397 22:33
سلام جیگرا برای تاخیرم عذر میخوام بفرمایید برید بخونید قسمت بیست و سوم: هیچول صورتش در گردن فرشته اس فرو برد و گردن خوشبویش را بو.ئید -دوستت دارم! لیتوک با شنیدم این کلمات برگشت و با شگفتی به او نگریست -تو... هیچول سرش را تکان داد -تو درست شنیدی فرشته ی من... نارسیس عاشق ت شده! لیتوک نمیتوانست چیزی که گوش هایش می شنید...
-
Red in white 2
جمعه 9 آذر 1397 22:28
سلام جیگرا بفرمایید قسمت دوم قسمت دوم: -تو آسمون دنبالت میگشتم چه خوش شانس بودم که روی زمین پیدات کردم! هیچول کتاب هایش را محکم در بغلش گرفت و وحشتزده قدمی به عقب برداشت. گیر افتاده بود! در آن نقطه از دانشگاه کسی نبود تا از او کمک بخواهد! با این حال زمانی نداشت تا صرف سرزنش کردن خودش کند. با صدای لرزانی گفت- م من پولی...
-
Red in white 1
جمعه 2 آذر 1397 19:21
سلام جیگرا واستون فیک جدید آوردم! البته هنوز نه پوسترش آماده ست نه تیزرش چون به چند نف قول داده بود امشب اپش کردم برای خوندن اطلاعات فیک وهمینطور قسمت اول تشریف ببرید ادامه نام فیک : red in white کاپل ها : توکچول- وونکیو ژانر : عاشقانه- خون آشامی- رمزآلود خلاصه : کیم هیچول ، پسرک ساده و نه چندان محبوب دانشگاه که...
-
Angelenos and Narcissus 22
شنبه 26 آبان 1397 22:14
سلام جیگرا بفرمایید این قسمتو بخونید قسمت بیست و دوم: کیوهیون- اومده بودم باهات حرف بزنم... در مورد لیتوک. هیچول متعجب شد -لیتوک؟ کیوهیون گفت- درست شنیدی. هیچول که گیج شده بود پرسید- چرا تو باید بخوای در مورد لیتوک باهام حرف بزنی؟! کیوهیون به سردی جواب داد- از اونجا که خیلی کنجکاو شدی که بدونی چی میخوام بگم منم صریح...
-
Angelenos and Narcissus21
سهشنبه 22 آبان 1397 22:09
سلام جیگرا حرفی نیست برید این قسمتو بخونید قسمت بیست و یکم: مدتی از بیدار شدنش میگذشت... دقیقا نمیدانست چه مدت است که بیدار است ... تنها میدانست که از قبل از طلوع آفتاب به تماشای فرشته ای که کنارش آرام خوابیده بود نشسته است. بعد استراحت شبانگاهی دیگر ذره ای از تاثیر م.شروب دیشب در بدنشان نمانده و خشم ش نیز کاملا فروکش...
-
Angelenos and Narcissus 20
شنبه 19 آبان 1397 21:52
-
تک شات توکچولی ترجمه شده : Maid leeteuk (خدمتکارْ لیتوک)
یکشنبه 13 آبان 1397 22:14
سلام جیگرا برای امشب یه تک شات براتون ترجمه کردم که برای استایل کمرشکن لیتوک تو پارتی هالووین اس ام نوشته شده امیدوارم که ازش خوشتون بیاد نظرم بزارید پدرم در اومد تا ترجمه ش کردم واسه دان برید ادومه دانلود http://s8.picofile.com/file/8341882918/Maid_Leeteuk_Teukchul_Heeteuk_fic_Somy_Angel.PDF.html
-
تک شات توکچول : One more time
جمعه 11 آبان 1397 21:52
سلام جیگرا امشب براتون یه تک شات با ژانر رمنس آوردم اولین بار که ام وی وان مور تایم رو دیدم این داستان به ذهنم خطور کرد امیدوارم از خوندنش لذت ببرید برای دانلودش تشریف ببرید ادامه دانلود http://s9.picofile.com/file/8341657784/One_more_time_Teukchul_fic_by_Somy_Angel.PDF.html
-
Angelenos and Narcissus 19
سهشنبه 8 آبان 1397 21:45
سلام جیگرا طبق قولی که دادم قسمت نوزدهم رو آوردم این قسمت هیجانش خیلی زیاده پوسترم عوض کردم یه فن آرت هالووینی از توکچول ببینید بعد برید ادامه تا از دهن نیفتاده قسمت نوزدهم: خبر شورش در اسپارت و جنگی قریب الوقوع به زودی در کل آتن پخش شد و نه تنها آتن بلکه کل یونان را حال و هوای جنگ گرفت. جنگی که هیچ راهی برای گریز از...
-
Angelenos and Narcissus 18
شنبه 5 آبان 1397 22:04
سلام جیگرا داستان داره هیجانی میشه قسمت هجدهم: هیچول نگاه عاقل اندر سفیهانه ای به او انداخت -منظورم کیوهیون بود... انتظار نداشتم بعد از اون اتفاق هنوزم به دیدن شیوون بره... این واقعا جالبه! لیتوک- اتفاق ؟!... بین اون دونفر چیز خاصی وجود داشت؟! - اگه اینقدر کنجکاوی بهت میگم... شیوون و کیوهیون قبل از اینکه به پدر شیوون...
-
Angelenos and Narcissus 17
چهارشنبه 2 آبان 1397 22:18
سلام جیگرا به نظرتون استثناعا فردا هم اپش کنم که زودتر تموم شه؟ قسمت هفدهم: بعد صرف صبحانه ای که خدمتکاران برایش آورده بودند لباس عوض کرد و از اتاقش بیرون آمد. از صبح زود اثری از هیچول نبود... حتی وقتی از خواب بیدار شده بود اورا کنارش روی تخت نیافته بود. احتمال می داد که عمدا از روبرو شدن با او اجتناب میکند تا مجبور...
-
Angelenos and Narcissus 16
سهشنبه 24 مهر 1397 22:11
سلام جیگرا سوری دیشب اپ نشد ولی امشب کاملا از خجالتتون در اومدم کککک هیچول درست بشو نیست ولی باید بدونه نباید لیتوکو دست کم بگیره! این قسمت به شدت پاششی هستش قسمت شانزدهم: همین که وارد اتاق بزرگ و شاهانه ی شاهزاده ی یونانی شدند هیچول بی اخطار لیتوک را به دیوار چسباند و مشغول بو.سیدن ل.ب هایش شد. لیتوک که از این حرکت...
-
Angelenos and Narcissus 15
سهشنبه 17 مهر 1397 22:04
سلام خوشگلا بفرمایید این قسمتو بخونید قسمت پانزدهم: لیتوک بعد اینکه کمربند چرمش را به دور کمرش محکم کرد شنلش را پوشید و سپس از اتاق خارج شد. هیچول آن روز پیشنهاد داده بود که با جمعی از دوستانشان به شکار بروند. لیتوک با اینکه هیچ گاه علاقه ای به شکار حیوانات نداشت به ناچار پیشنهادش را قبول کرده بود چون نمیخواست در قصر...
-
Angelenos and Narcissus دانلود قسمت اول تا دهم
سهشنبه 10 مهر 1397 16:58
سلام جیگرا ده قسمت اول این فیکو واسه دان میزارم واسه دانلودش برید ادامه دانلود http://s9.picofile.com/file/8338833000/Angelenos_and_Narcissus_Teukchul_fic_by_Somy_Angel_1_.PDF.html
-
The tale of water and fire 9
شنبه 7 مهر 1397 20:28
سلام جیگرا به جای دیشب امشب دارم اپ میکنم حس حرف زدن نیست برید بخونید قسمت نهم ( عنصر پنجم ) : لیتوک با دیدن حرکتی در پشت سرهیچول چشمانش از ترس گشاد شدند و به او هشدار داد -پشت سرت! اما هیچول فرصتی برای واکنش نشان دادن نداشت! لیتوک با دیدن این صحنه درنگ نکرد و سریع به جلو خیز برداشت و با شمشیرش شیطانی که درست پشت سر...
-
Angelenos and Narcissus 14
چهارشنبه 4 مهر 1397 21:35
سلام جیگرا در مورد این قسمت هیچوله دیگه نمیشه کاریش کرد! قسمت چهاردهم: در اتاقی که دو شاهزاده در آن حضور داشتند سکوت کامل برقرار بود. هیچول برای لحظاتی سرش را بلند کرد و به جایی که لیتوک نشسته بود نگریست. لیتوک آن کتاب نجومی که هیچول به تمام معنا از آن متنفر بود را بدست گرفته و به نظر غرق مطالبش شده بود. با حرص ل.بش...
-
Angelenos and Narcissus 13
دوشنبه 2 مهر 1397 21:12
سلام جیگرا بلاخره قسمت سیزدهم رو آوردم ببخشید که دیر شد راستی امشب بقیه نظراتم جواب میدم قسمت سیزدهم: صبح با رایحه ی گل سرخ از خواب بیدار شد... همان عطری که شاهزاده ی یونانی اکثر اوقات از آن استفاده میکرد و اکنون خودش مانند گلی زیبا و ظریف در میان بازوان لیتوک به خواب عمیق و راحتی فرو رفته بود. موهای مشکی خوشبویش روی...
-
The tale of water and fire 8
جمعه 23 شهریور 1397 21:49
سلام جیگرا اول از اینکه کامنت های دیر جواب میدم عذر میخوام مخصوصا از دونسنگ عزیزم که گله کرده بود بعد اپ میشینم و با حوصله تک تک شونو جواب میدم دوم اینکه احتمال داره که تعداد دفعات اپ شو بیشتر کنم ... با اینکه نوشتن هرقسمتش کلی انرژی و وقت میبره... ازتون میخوام با نظراتتون حمایتم کنید... من در واقع هرهنری تو نوشتن...
-
Angelenos and Narcissus 12
دوشنبه 19 شهریور 1397 21:32
سلام جیگرا بابت وقفه ای که در اپ این فیک بوجود اومد ازتون عذر میخوام به خاطر انتقادهایی که یکی دونفر از خواننده های نسبت به این فیک داشتن تصمیم گرفتم یکم روی نحوه ی ادامه ش فکر کنم و دست آخر تصمیم گرفتم داستان رو همونطور پیش ببرم که از ابتدا در نظرم بودش ( واقعا چرا اینقدر مرغ م یه پا داره؟! ) در کل دیگه سعی میکنم...